معمولا در بازار ارزهای دیجیتال مشاهده می شود که دو اصطلاح سرمایهگذاری و معامله گری یا ترید به یک معنا و به جای یکدیگر به کار برده می شوند. اگرچه که بین معاملهگر ارزهای دیجیتال و سرمایهگذار ارزهای دیجیتال شباهت های زیادی وجود دارد، ولی باید بدانیم که این دو فرد دارای اهداف و طرز فکر و دیدگاه متفاوتی هستند و به عبارتی فعالیت های متفاورتی را در بازار انجام می دهند و لزوما به یک معنا نمی باشند.
در ادامه متن می خواهیم به تفاوت های موجود بین یک فرد سرمایهگذار با یک فرد معاملهگر بازار ارزهای دیجیتال بپردازیم که مطالعه آن میتواند نگاه بهتری را به شما که قصد فعالیت در این بازار دارید، ارائه نماید.
روش های کسب درآمد از بازار ارزهای دیجیتال
راه ها و روش های متفاوتی برای کسب درآمد و سودهای هنگفت در بازار ارز دیجیتال وجود دارد که مسیر ثروتمندشدن در بلندمدت را فراهم می نماید. این روشها شامل استخراج ارزهای دیجیتال، سرمایهگذاری و معاملهگری (ترید) میشوند.
استخراج دارایی دیجیتال برای افراد جذاب است و تعداد زیادی از آنها تمایل به این روش دارند که البته باید هزینه های اولیه جهت خرید و تهیه دستگاه و پس از آن هزینه مصرف برق و تعمیر و نگهداری آن را در نظر داشت. اگر چه که روش استخراج تقریبا ساده است و میتواند بسیار سودآور باشد، اما ممکن است برای تمامی افراد مناسب نباشد بهتر است تمامی جنبه های آن را در نظر گرفته و سپس اقدام بدان نمایید. روش دیگر که سهامگذاری و کشت سود نام دارد می تواند گزینه انتخابی خوبی جهت کسب درآمد از بازار ارز دیجیتال باشد و به عنوان روش سرمایهگذاری شناخته می شود و چگونگی دیدگاه و نظر فرد می تواند در این بخش بسیار تعیین کننده باشد.
معاملهگری ارزهای دیجیتال و سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
بهطور کلی میتوانیم بگوییم دو روش متداول برای کسب درآمد و ثروتمند شما از این بازار، معاملهگری ارزهای دیجیتال و سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال است. این دو فعالیت اغلب بهعنوان یک روش در نظر گرفته میشوند، اما تفاوتهایی اساسی بین آنها وجود دارد و درک اینکه چگونه هر کدام با اهداف شما مطابقت دارند، پیش از شروع خرید و فروش ارزهای دیجیتال مهم است.
سرمایهگذار حرفهای در مقابل معاملهگر حرفهای
پیش از اینکه بهطور ویژه به معاملهگری و سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال نگاه کنیم، بهتر است به دو نمونه از معاملهگران و سرمایهگذاران موفق در بازارهای سنتی به نام، جورج سوروس و وارن بافت نگاهی داشته باشیم.
احتمالا تا به حال، نام این دو نفر را شنیدهاید. هر دوی آنها توانستند در طول زندگی خود بسیار ثروتمند شوند. حال می خواهیم بررسی کنیم که روش موفقیت و کسب ثروت این دو چگونه بوده است.
جورج سوروس زندگی مالی خود را بر پایه معاملهگری استوار کرده است و در جستجوی سود، در کوتاهمدت روی داراییهای مختلف شرط میبندد. او یک معاملهگر افسانهای است و بهعنوان مردی شناخته میشود که با سیاستهای زیرکانه خود در سال 1992 باعث ورشکستگی بانک انگلستان شد و باعث شد تا این بانک تمام پوند خود را از سیستم پولی اروپا خارج کند و از این کار حدود یک میلیارد دلار سود کرد. پنج سال بعد در سال 1997، سوروس دوباره روی ارزهای دیگری همچون بات تایلند و رینگیت مالزی، شرطبندی کرد و صدها میلیون دلار سود به دست آورد. سوروس همچنین مدیریت یکی از سودآورترین صندوقهای پوشش ریسک جهان را در رزومه خود دارد. صندوق سرمایهگذاری کوانتوم (Quantum) او بازدهی تقریباً 30 درصدی در طول 30 دهه برای سرمایهگذاران به ارمغان آورد. این یعنی اگر در سال 1970، مبلغ 1,000 دلار در این صندوق سرمایهگذاری کرده بودید، تا سال 2000 سرمایه شما 4 میلیون دلار بود. او یکی از موفقترین معاملهگران عصر ما شناخته می شود و در حال حاضر، ثروت شخصی او بیش از 8.6 میلیارد دلار است.
در نقطه مقابل سوروس، یکی از سرمایهگذاران معروف با نام وارن بافت وجود دارد که ترجیح او همواره بر سرمایهگذاری است و اینگونه گفته می شود که او سهامی را میخرد، قصد دارد آن را برای همیشه نگه دارد.
در نظر داشته باشید که کار سوروس ترید و کار بافت سرمایهگذاری است. بافت بیش از 100 میلیارد دلار ثروت شخصی به دست آورده است و شرکت برکشایر هاثاوی را تأسیس کرده و اداره میکند، بیش از 400 میلیارد دلار ثروت دارد. تمام این ثروت با خرید سهام و سایر داراییهایی که بافت معتقد بود کمارزشگذاری شدهاند، به دست آمده است.
نکته ای که نیاز است در این زمینه و فعالیت بافت اشاره کنیم این است که او در تخصص خوبی در تحلیل بنیادین دارد و با تکیه بر همین داشن و در طی سالیان زیاد، سهام صدها شرکت را خرید و فروش کرده است و از بسیاری از این سرمایهگذاریها سود زیادی به دست آورده است.
لازم به ذکر است که در بازارهای مالی، ارزش ذاتی هر چیز از طریق فرآیندی به نام تحلیل بنیادین (فاندامنتال) تعیین میشود که در آن تمام اطلاعات موجود در مورد یک شرکت یا دارایی برای تعیین ارزش واقعی یا ذاتی دارایی مورد تحلیل قرار میگیرد و با این حال، سرمایهگذاری میتواند سود بسیار بیشتری نسبت به معاملهگری داشته باشد. سرمایهگذارها معمولا از تحلیل فاندامنتال و معاملهگرها از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند.
سوروس ثروت خود را با یافتن معاملات کوتاهمدت در جریان نوسانات بازار کسب کرده است. بافت ثروت خود را با سرمایهگذاریهای بلندمدتی به دست آورده است که بر اساس ارزش ذاتی داراییهای کمارزشگذاریشده انجام شده بودند.
با توجه به موضوع مطرح شده باید بگوییم که، ترید و سرمایهگذاری دو سبک متفاوت برای کسب ثروت در بازار هستند و هر دوی این روش ها میتوانند موفقیت آمیز باشند. اینکه فردی اقدام به معامله گری یا سرمایهگذاری کند، تابعی از شخصیت، اهداف، ریسکپذیری و رویکرد فرد به امور مالی است.
انواع روش های سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال
اگر چه که سرمایهگذاران انواع مختلفی دارند ولی به طور کلی می توان به سه جنبه مهم در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کرد که شامل، مدیریت فعال در مقابل غیرفعال، سرمایهگذاری رشد در مقابل سرمایهگذاری ارزش و پروژههای جدید در مقابل پروژههای قدیمی می باشد و در ادامه در مورد هر یک از این دیدگاه ها و جنبه ها توضیح می دهیم. در نظر داشته باشید که درک این ابعاد و جوانب میتواند تشخیص این مسئله را که چه سرمایهگذاریهای ارز دیجیتالی ممکن است برای شما مناسب باشد را فراهم می کند.
روش مدیریت فعال در مقابل مدیریت غیرفعال در بازار ارزهای دیجیتال
اکثر سرمایهگذاران در ارزهای دیجیتال، باید یک سبک فعال داشته باشند، زیرا در حال حاضر برخلاف بازار سهام، صندوقهای سرمایهگذاری و ETFهای زیادی برای ارزهای دیجیتال در دسترس نیستند. سبک مدیریت فعال به این معنا است که سرمایهگذاران تحقیقات خود را انجام میدهند و ارزهای دیجیتال ویژه خود را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند.
روش سرمایهگذاری رشد در مقابل سرمایهگذاری ارزش
سرمایهگذاران میتوانند یا بهدنبال ارزهای دیجیتالی باشند که کمارزشگذاری شدهاند و به منزله سرمایهگذاری طبق ارزش هستند و یا ارزهای دیجیتالی که در حال حاضر بیشترین رشد را دارند و تحت عنوان سرمایهگذاری طبق رشد شناخته می شوند.
بهعنوان مثال، در بازار دیفای سال 2020، پروژههای زیادی وجود داشتند که بیشترین رشد را در حوزه ارزهای دیجیتال داشتند و پروژههای مشهور و جاافتادهای هم فعال بودند که سریع رشد نمیکردند، اما از آنجا که ارزش آنها از قبل مشخص شده بود، هنوز بازده خوبی داشتند.
روش پروژههای جدید در مقابل پروژههای قدیمی
این روش نیز با ویژگی ارزش در مقابل رشد مرتبط است. در این معیار شما می توانید هم بر روی ارزهای دیجیتالی قدیمی و شناخته شده، مثل بیت کوین و اتریوم سرمایهگذاری کنید که ارزش بازار بزرگتری دارند و جایگاه خود را در بازار پیدا کردهاند و یا بهدنبال پروژههای جدید باشید. دقت داشته باشید که اکثر پروژههای تازه تاسیس آزمایشنشده هستند، اما اگر سودآور باشند پاداش بسیار بیشتری برای سرمایهگذاری ارائه میکنند. در واقع آنها ممکن است مانند یک موشک اوج بگیرند و یا مانند یک کشتی غرق شوند.
انواع روش های معاملهگران بازار ارزهای دیجیتال
معاملهگرها نیز براساس تایمفریمهای معاملاتی به انواع مختلفی تقسیم بندی می شوند که در ادامه در مورد هر یک از این دسته بندی ها توضیحاتی را ارائه کرده ایم.
اسکالپرها
این افراد از کوتاهترین تایمفریمهای معاملاتی استفاده میکنند و بهدنبال کسب سود از تغییرات قیمت در بازههای زمانی بسیار کوتاه مانند چند دقیقه یا حتی چند ثانیه هستند. اسکالپرها اغلب بهدنبال استفاده از فرصتهای آربیتراژ یا عدم تطابق در دفتر سفارشات صرافی هستند و میتوانند صدها معامله در طول روز انجام دهند. این افراد در هر معامله سودهای کوچکی جمع میکنند که در نهایت به سودی کلان ختم میشود.
معاملهگران روزانه
معاملهگری روزانه در بازارهای فارکس و بازارهای سهام بسیار محبوب است. معاملهگران روزانه در پایان روز معاملاتی هیچ معامله بازی ندارند و این مسئله میتواند خطر ازدسترفتن سرمایه هنگامیکه معاملهگر در حال معامله نیست را خصوصاً در بازارهای پرنوسان و 24 ساعتهای همچون بازار ارزهای دیجیتال از بین ببرد. معاملهگران روزانه در بازههای زمانی چندساعته یا چنددقیقهای کار میکنند.
معاملهگران مومنتوم
معاملهگران مومنتوم به دنبال سودبردن از روند فعلی قیمت در بازار هستند. فرض اساسی آنها این است که جهت و روند فعلی قیمت ادامه خواهد داشت و به معاملهگر اجازه میدهد تا از ادامه روند سود کسب کند. معاملات مومنتوم مستلزم درک خوب از شرایط بازار و همچنین زمانبندی هستند، زیرا معاملهگر باید بهموقع تغییر جهت روند را تشخیص بدهد. این معاملات بسته به قدرت روند، در بازههای چندساعته تا چندهفتهای انجام میشوند.
معاملهگران نوسانی
معاملات نوسانی شبیه به معاملات مومنتوم هستند زیرا به نظر میرسد از حرکات کوتاهمدت قیمت استفاده میکنند. معاملهگران نوسانی بهشکل گستردهای از تحلیل تکنیکال برای تعیین قیمتهای ورودی و خروجی مناسب استفاده میکنند و معاملات آنها میتواند از روزها تا هفتهها ادامه پیدا کنند. معاملهگران نوسانی اغلب بهدنبال حرکات انفجاری قیمت هستند که در برکاوت (شکست) سطوح حمایت و مقاومت یا بههنگام تغییر روند اتفاق میافتند.
بررسی ویژگی های سرمایهگذار ارزهای دیجیتال در مقابل تریدر ارزهای دیجیتال
اکنون که با مدلهای سرمایهگذاری و معاملهگری آشنا شدیم، میتوانیم خصوصیاتی را بررسی کنیم که سرمایهگذاری و معاملهگری را تعریف میکنند.
- افق زمانی
افق زمانی یکی از مهمترین ویژگیهایی است که سرمایهگذاری را از معاملهگری متمایز میکند. سرمایهگذاران با بازههای زمانی بلندمدت سروکار دارند. آنها میخرند و هودل (HODL) میکنند و نگران نوسانات روزانه بازار نیستند. سرمایهگذار بر این باور است که ارزش داراییای که میخرد در بلندمدت (یعنی سالها یا حتی دههها) افزایش خواهد یافت. ذهنیتی که پشت این موضوع برای اغلب سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال وجود دارد این است که فناوری این دارایی بسیار جدید و نرخ پذیرش فعلی آن بسیار پایین است، بهصورتی که رشد چشمگیر آن در سالهای آینده اجتنابناپذیر خواهد بود. آنها معتقدند که فناوری بلاک چین از سیستمهای مالی سنتی پیشی خواهد گرفت، اما متوجه هستند که ممکن است سالها طول بکشد تا این اتفاق بیفتد.
بازه زمانی موقعیتها یکی از ویژگیهای مهمی است که سرمایهگذاری و ترید را متمایز میکند.
معاملهگران طرز فکر متفاوتی دارند و در بازههای زمانی کوتاهتر (حتی در حد چندساعت یا چنددقیقه) به کوینها و توکنهای مختلف فکر میکنند. معاملهگرها بهدنبال کسب سود سریع از بازار هستند و معتقدند که میتوانند این کار را با کمک تحلیل تکنیکال تاریخچه قیمت و حجم معاملات داراییهای مختلف انجام دهند. آنها برای کسب سود در مدتزمان کوتاه بهشدت به نوسانات بازار متکی هستند. نوسانات ارزهای دیجیتال آنها را به داراییهایی ایدهآل برای معاملهگران تبدیل میکند.
یکی از نکات مهمی که هم معاملهگرها و هم سرمایهگذارها باید بدانند، چرخه بسیار کوتاهتر بازار ارزهای دیجیتال در مقایسه با داراییهای سنتی مانند بورس کالا یا سهام است. بهعبارت دیگر، در بازار ارزهای دیجیتال هم بازارهای صعودی و هم بازارهای نزولی در بازههای زمانی کوتاهتر و با شدت بیشتری ایجاد میشوند.
- تعداد دفعات ترید
معاملهگرها اغلب در دفعات بیشتری ترید انجام میدهند، درحالی که دفعات ورود سرمایهگذارها به بازار کمتر است. معاملهگرها اغلب در طول روز یک یا چند معامله انجام میدهند، درحالی که تعداد دفعات ورود به بازار سرمایهگذارها احتمالاً در طول هفتهها یا حتی ماهها اندازهگیری میشود.
یک سرمایهگذار به دنبال افزایش قیمت داراییها در طولانیمدت است و میتواند کوینهای خود را طی ماهها یا حتی سالها جمعآوری کند. این یعنی سرمایهگذار در بازههای بسیار طولانی دست به خریدوفروش میزند، با کاهش قیمت کوین خرید میکند و بههنگام قدرتگرفتن روند بازار میفروشد. با این حال، معاملهگران اغلب به دنبال کسب سود هستند، به این معنی که تعداد دفعات معاملات آنها بسیار بیشتر است. یک معاملهگر بهطور مداوم در حال کسب سود از فرصتهای بازار است و در هر معامله سودهای کوچکی به دست میآورد و در بلندمدت به سودهای کلان میرسد.
- نمایه ریسک پذیری
اگر بهدنبال پاداش زیاد هستید، ناگزیر باید ریسک زیادی نیز تحمل کنید. نمایه ریسک هر معاملهگر یا سرمایهگذار معیاری است که نشان میدهد فرد با چهمیزان ریسک راحت است. در حال حاضر، ارزهای دیجیتال بسیار پرریسک در نظر گرفته میشوند؛ توجه داشته باشید که ریسک با پتانسیل بازده سرمایهگذاری مرتبط است. نوسانات زیاد قیمت در بازار ارزهای دیجیتال آنها را به پرخطرترین داراییها تبدیل میکند. با این حال، ریسک همراه با بازده میآید و بهعنوان نسبت ریسک به ریوارد یا همان زیان به سود در نظر گرفته میشود. اگر پاداش بالقوه یک دارایی بسیار زیاد در نظر گرفته شود، میزان ریسک قابلقبول نیز بالاتر خواهد بود.
اکثر افراد در بازار ارزهای دیجیتال احتمالاً تحمل ریسک بالایی دارند، زیرا ارزهای دیجیتال پرخطرترین داراییهای موجود هستند. با این حال، هنوز هم میتوان سفتهبازان ارزهای دیجیتال را بر اساس میزان تحمل ریسک دستهبندی کرد.
سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال بهطور کلی گروهی خطرگریزتر هستند، بههمین دلیل تمایل دارند بر بازههای بلندمدت تمرکز کنند و نوسانات روزانه قیمت را که در بازار ارزهای دیجیتال مشاهده میشود، نادیده بگیرند، زیرا زمان در بلندمدت به کاهش نوسانات کمک میکند و در عین حال خطر را نیز کاهش میدهد. در مقابل، معاملهگران تمایل بیشتری به پذیرش ریسک ذاتی در حرکات کوتاهمدت بازار دارند و بر این باورند که میتوانند این ریسک را با پاداشهای بالقوه بیشتر جبران کنند.
نوسانات کوتاه مدت در بازار ارزهای دیجیتال ریسک را همزمان با پاداش بالقوه افزایش میدهد. معاملهگرانی که تحمل ریسک بسیار بالایی دارند، ممکن است حتی در معاملات مارجین شرکت کنند که میتواند سود معاملات را تا حد زیادی افزایش دهد، اما خطر افزایش زیان را نیز به همراه دارد.
- نوع تحلیل
یکی از تفاوتهای کلیدی سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال و معاملهگران ارزهای دیجیتال، نوع تحلیل بازار در مورد دارایی و زمان خریدوفروش آن است.
از آنجا که سرمایهگذاران افق زمانی طولانیتری دارند، احتمالاً از یک سبک تحلیل بنیادین استفاده میکنند، یعنی به همه عوامل موثر در تعیین ارزش یک ارز دیجیتال و پروژه مرتبط به آن دقت میکنند؛ این موارد شامل نرخ پذیرش، نرخ هش و کاربرد بلاک چین هستند.معاملهگرها بیشتر نگران قیمت خالص ارزهای دیجیتالی هستند که معامله میکنند و بنابراین به احتمال زیاد تحلیل تکنیکال را انتخاب میکنند تا بتوانند بهواسطه متغیرهای آماری و حرکات تاریخی روند، قیمت آتی دارایی را پیشبینی کنند. تحلیل تکنیکال شامل خواندن الگوهای نموداری، سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و بسیاری دیگر از اندیکاتورهای آماری است.
- ذهنیت کسب سود
ذهنیت کسب سود به روشی گفته میشود که معاملهگران و سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال بهوسیله آن بهدنبال کسب سود و تولید ثروت از فعالیتهای خود هستند. سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال معمولاً چهار مسیر اصلی برای کسب سود از فعالیتهای خود دارند:
افزایش قیمت: این اساسی ترین روش کسب سود است. افزایش قیمت صرفاً نسبت به قیمت خرید محاسبه میشود. وقتی بیت کوین را با قیمت 10,000 دلار خریداری میکنید و قیمت آن به 30,000 دلار افزایش مییابد، میتوانید از این افزایش قیمت سود کسب کنید.
سود سهام: اگرچه دقیقاً مشابه سود سهام در بازارهای سهام نیست که سهامداران بخشی از سود یک شرکت را دریافت کنند، اما در دنیای ارزهای دیجیتال نیز با مفهومی تقریباً مشابه سروکار داریم. بهعنوان مثال، به کوینهایی که افراد سهامگذاری میکنند، سود سالیانه تعلق میگیرد. این پرداختها از طریق کارمزد تراکنشهای شبکه ایجاد میشوند و میتوانند بسیار شبیه به سود سهام در نظر گرفته شوند. نوع دیگری از سود سهام در ارزهای دیجیتال از سوزاندن کوین حاصل میشود. این امر میزان عرضه کوین را کاهش میدهد و شبیه به خرید سهام در بازارهای سنتی عمل میکند. سومین نوع سود از فرایند کشت سود حاصل میشود، یعنی زمانیکه سرمایهگذاران از وامدهی داراییهای خود بهمنظور تأمین نقدینگی بازار، سود دریافت میکنند.
فورکها: اگرچه مانند گذشته محبوب نیستند، اما فورکها زمانی سودهای بسیار خوبی در برخی موارد به سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال ارائه میکردند. فورک زمانی اتفاق میافتد که دو نظریه در بین جامعه توسعهدهندگان یک پلتفرم وجود داشته باشد که منجر به تقسیم پروژه بلاک چین به دو فورک مختلف بشود. وقتی این اتفاق میافتد، هر کسی که کوینهای فورک اصلی را در دست داشته باشد، میتواند کوینهای خود را نگه دارد و علاوه بر آن، کوینهای «رایگان» فورک جدید را دریافت کند. بهعنوان مثال، در حال حاضر 105 فورک از بیت کوین وجود دارد که 74 مورد از آنها هنوز فعال هستند و دارندگان بیت کوین در زمان ایجاد فورک، کوینهای رایگان فورک جدید را نیز دریافت کردهاند.
ایردراپها (airdrop): ایردراپها زمانی اتفاق میافتند که یک پروژه معمولاً بهمنظور بازاریابی، کوینها را بهصورت رایگان بین اعضای جامعه توزیع میکند. ایردراپها را میتوان در بین کسانی توزیع کرد که در پروژهای مشخص یا پروژهای مرتبط با آن شرکت کردهاند. همچنین، امکان ثبتنام و دریافت کوین از این طریق نیز برای برخی از ایردراپها وجود دارد.
اهمیت ذهنیت در بازار ارزهای دیجیتال
چه سرمایهگذار باشید چه معاملهگر، همیشه ذهنیتی برای کسب سود دارید.
در مقابل سرمایهگذارها و روشهای بسیار آنها، معاملهگرها تنها یک انگیزه برای فعالیت خود دارند: افزایش قیمت. آنها به دنبال سود بردن از حرکات کوتاهمدت قیمت ارزهای دیجیتالی هستند که خریداری میکنند. معاملهگران همچنین ممکن است برای استفاده از هاردفورکها و ایردراپها نیز کوین بخرند، اما پس از دریافت کوینهای رایگان، دارایی خود را فوراً بفروشند تا سود به دست آورند.
معاملات شورت در بازار ارزهای دیجیتال
یکی از تفاوتهای کلیدی سرمایهگذاران و معاملهگران این است که سرمایهگذاران فقط از حرکات صعودی قیمت سود میبرند، درحالی که معاملهگران میتوانند هم از افزایش و هم از کاهش قیمتها کسب سود کنند.
اگرچه کسب سود بههنگام افزایش قیمت آسانتر است، اما با فروش در قیمت بالا و خرید مجدد در قیمت پایین نیز میتوان سود کسب کرد. به این کار شورتکردن (short) میگویند. شورتکردن در معاملات سهام بسیار رایج است، اما در دنیای ارزهای دیجیتال بهعلت کمبود بروکرهای ارائهدهنده مارجین (margin) اندکی دشوارتر است. مارجین سرمایهای است که بروکر به شما وام میدهد و شما با این پیشبینی که قیمت قرار است کاهش پیدا کند، آن را به قیمت فعلی میفروشید. درصورتی که قیمت کاهش پیدا کند، میتوانید همان میزان دارایی را بعداً با قیمت پایینتری بخرید و به بروکر برگردانید و از تفاوت میان قیمت فروش و قیمت خرید مجدد سود کسب کنید.
موقعیت شورت بهمعنای فروش در قیمت بالا و خرید در قیمت پایین است.
بهعنوان مثال، ممکن است پیشبینی کرده باشید که بیت کوین وارد فاز نزولی بازار شده است. اگر قیمت فعلی بیت کوین 40,000 دلار باشد و شما 1 بیت کوین از بروکر خود وام بگیرید، میتوانید آن را فوراً به قیمت 40,000 دلار بفروشید. چند روز بعد قیمت بیت کوین به 30,000 دلار کاهش پیدا میکند. در این حالت، شما 1 بیت کوین خود را با پول حاصل از فروش قبلی خریداری میکنید و آن را به بروکر یا صرافی برمیگردانید تا بدهی خود را تسویه کنید و در پایان، 10,000 دلار باقیمانده را بهعنوان سود حاصل از معامله شورت نگه میدارید.
همانطور که در بالا اشاره کردیم، تفاوتهای زیادی در طرز فکر، میزان ریسکپذیری و استراتژیهای مورد استفاده معاملهگران ارزهای دیجیتال و سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال وجود دارد. درک این تفاوتها میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که شخصیت شما برای معاملهگری یا برای سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال مناسبتر است.
ارسال پاسخ