اگر چه که تمامی بازارهای مالی دارای عامل نوسان هستند و در واقع ذات و بنمایهی آن به شمار می رود، ولی در بازار ارز دیجیتال در مقایسه با انواع دیگر بازارهای مالی، نوسانات بیشتری را مشاهده می کنیم که می توان گفت، همین عامل نیز منجر به کسب سودهای شگفت انگیز و میلیاردی افراد می شود. معامله گرانی که از نوسانات بازار ارزهای دیجیتال، سود زیادی کسب کرده اند، معمولا توانسته اند به موقع فعالیت نموده و از الگوریتمهای معاملات آنی و پرحجم که به صورت خودکار و در کسری از ثانیه عمل میکنند، بهره مند شوند.
بررسی شماری از دلایل وجود نوسان زیاد در بازار ارزهای دیجیتال
- شماره یک: نبود ارزش ذاتی و واقعی
با وجود ارزش گذاری های شرکتی، بازار ارز دیجیتال، محصولی برای فروش ندارد. همچنین خبری از سود سهام یا ایجاد هزاران شغل در این بازار نیست. سود سهام پرداخت نمیشود و در عین حال، تنها بخش بسیار کوچکی از ارزش واقعی ارز به رشد آن تعلق میگیرد. به همین دلیل، ارزش گذاری ارزهای دیجیتال کاری دشوار است.
با توجه به چنین شرایطی، به راحتی نمی توان تشخیص داد که این ارزها با قیمتی فراتر یا کمتر از قیمت واقعیشان، خرید و فروش می شوند. در واقع بدون وجود اصل و قانون مشخصی جهت مبنا قرار دادن، تنها میتوانیم به بازار احساسی تکیه نماییم، بازاری که اغلب توسط رسانههایی کنترل میشود که به واسطه مخاطبان خود درآمدزایی میکنند.
- شماره دو: عدم نظارت قانونی
امروزه ارز دیجیتال به یک نوع پدیده فراگیر تبدیل شده است و با این حال دولتها نسبت به این حوزه سخت گیری هایی را اعمال میکنند و تدوین قوانین و مقررات در این بخش در ابتدای راه خود هستند و با وجود چنین قوانین ناقص و محدودی، اجازه دستکاری در بازار وجود دارد و در عین حال منجر به ایجاد نوسان و سست شدن مشارکت از جانب موسسات سرمایهگذاری خواهد شد، چرا که یک صندوق سرمایه عظیم، تضمینی مبنی بر اینکه دست کم سرمایه آنها کاملا امن در برابر چنین حامیان بدی است، ندارد. باید گفت یکی از نیازهای بازار ارزهای دیجیتال، ورود دولتها برای قانونگذاری و نظارت بر روی ارزهای دیجیتال است. شاید با چنین راهکاری بتوان به کاهش نوسانات در بازار ارز دیجیتال امیدوار بود.
- شماره سه: عدم حضور موسسات سرمایهگذاری
با وجود آنکه برخی شرکتهای سرمایهگذاری عظیم، صندوقهای سرمایهگذاری را احاطه کردهاند و مشتریان ثروتمند، طرفدار و در عین حال سرمایهگذار بازار ارز دیجیتال هستند، بیشتر موسسات سرمایهگذاری هنوز بهعنوان نظارهگر عمل می نمایند و وارد ارزهای دیجیتال نشدهاند. بانکها بر این باور هستند که نوسان زیادی در این حوزه وجود دارد و همچنین باید اعتراف کنند که سرمایه و مشارکت عمومی قابل توجهی هم در این بازار وجود دارد.
موسسات سرمایهگذاری به اشکال مختلفی وجود دارند. برای مثال یک میز معامله بزرگ که پتانسیل این را دارد تا راندمان و کارایی را ارائه و نوسان بازار را کاهش دهد یا صندوق سرمایهگذاری مشترک که از طرف سرمایهگذاران، برای مدت زمانی طولانی خریداری شده است.
- شماره چهار: لیست سفارش های محدود
سرمایهگذاران بازار ارز اینگونه عمل می کنند که هرگز در معاملات خود، داراییهایشان را در صرافی نگه ندارند، چرا که احتمال هک یا بلوکه شدن وجود دارد. در نتیجه، درصد زیادی از منابع قابل عرضه و معامله خود را در لیست سفارشات ندارند و آن را خارج از کیف پول صرافی حفظ میکنند.
در بازار ارز دیجیتال، یک سفارش عظیم میتواند فضای بازار را کاملا تغییر داده و بالا و پایین کند. به دلیل ظرفیتی که برای سرمایهگذاران بزرگ وجود دارد، آنها میتوانند بازار را به هر سمت و سویی که تمایل دارند پیش ببرند و روشهایی را بهکار بگیرند تا این موضوع را شدت بیشتری بدهند. این موضوع باعث میشود نوسانها در بازار ارز شدت بگیرد و جلوگیری از آن نیز به سختی قابل اجراست.
- شماره پنج: تفکر گلهای
کریپتوکارنسی، پدیدهای متعلق به نسل هزاره است که نسبت به دولت بی اعتماد است و جزو اولین طرفداران و استفادهکنندگان از تکنولوژی محسوب می شود. اما بیشتر افراد نسل هزاره تجربه سرمایهگذاری بلند مدت را نسبت به همتایان نسلهای قبلی خود ندارند. در واقع مجموعه این عوامل پیامدهایی را با خود به همراه دارد و تمایل به ریسک به امید رسیدن به پول بسیار زیاد که در آینده باعث خواهد شد داراییشان را بیش از حد برای خرید پدیدهای نوظهور بهکار بگیرند و زمانی که بازار افت میکند، فکر میکنند که تمامی پول خود را از دست داده اند و با ایجاد اولین معضل و مشکل، احساس شکست می کنند و در مواقعی که بازار شروع به رشد می کند پولی ندارند که خرید بیشتر کنند.
به نظر میآید که این مشکل به صورت گستردهای وجود دارد، اما این تنها محرکی است که باعث میشود به برخی از افراد شاخص و مهم دست پیدا کرد که با نام تفکر گلهای شناخته میشود.
ارسال پاسخ